داود فتاحی زارچ
لحظه ای از عمر تو آید ز دور گویی ای رب خواهم ایام سرور روزگاری که دلم خوشحال بود یک زن و بچه به زیر بال بود ای خدا بگذر خطای بنده را بر لبم بنشان دوباره خنده را پس بدان قدر زن و آن زندگی بشنو و هرگز نکن تو هرزگی
نظرات شما عزیزان: پنج شنبه 30 مرداد 1393برچسب:, :: 17:54 :: نويسنده : داود
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید پيوندها تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان داود فتاحی زارچ و آدرس dfz.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. نويسندگان
|
||||||||||||||||
|